چابکی در سازمان

تیم
های خودسازمانده ویژگی مشترک مشاغل چابک هستند.

 هنگامی که مشکل، موقعیت
یا فرصتی پیش می‌آید، افراد علاقه مند با مجموعه مهارت‌های مرتبط می‌توانند به
سرعت گرد هم آیند و به چالش رسیدگی کنند. پس اولین آیتمی که باید بهش توجه داشته
باشید افزایش سطح مهارت تیم خود می‌‌باشد. در نظر داشته باشید که مهارت و شایستگی‌های
تخصصی و عمومی باید به موازات هم رشد کند.

برای
استخراج شایستگی‌های تخصصی یا عمومی و رفتاری می‌توانید با مشاوران ما تماس
بگیرید.

همچنین
برای اینکه یک سازمان از این خودانگیختگی حمایت کند، علاوه بر داشتن تیم با مهارت
بالا نیاز به یک ساختار پایدار با زیربنای واکنش‌های سریعی باشد که در آن سطح
اتفاق می‌افتد، از جمله:

1. فرآیندهای
   لازم برای بررسی صحیح  و سریع تصمیمات
   و ایجاد اتاق فکر در صورت لزوم
2. زیرساخت‌های
   پشتیبانی و کارکنانی که اقدام سریع انجام می دهند.
3. پشتیبانی
   مداوم از محصولات قدیمی، تعاملات مداوم و مشتریان موجود

البته
قابل ذکراست در پیاده سازی موارد بالا و رسیدن به ساختاری پویا و چابک چالش هایی
در سطح کلان و مدیران ارشد سازمانی بوجود می آید چرا که کنار گذاشتن کنترل و تفویض
اختیار تصمیم گیری برای بسیاری از مدیران به راحتی انجام نمی‌شود. یافتن تعادل بین استقلال و نظارت می تواند یک چالش مداوم باشد. کسانی که در بالای هرم هستند ممکن است خوشحال
نباشند که نمودار سازمانی در حال از بین رفتن است و کارمندان کم سابقه برای تصمیم
گیری های مهم قدرت پیدا می کنند.

’‌ ’موفقیت چابکی تجاری به
نفوذ آن در سازمان بستگی دارد، از جمله همه چیز از بودجه گرفته تا منابع انسانی. ‌‛‛

نقش مدیریت محصول در چابکی کسب و کار

مدیریت محصول نقش مهمی در جمع آوری، ترکیب و
اجتماعی کردن اطلاعات دارد. از بازخورد مشتری و داده‌های بازار گرفته تا انتشار جزئیات و نقشه‌های
راه، مدیریت محصول دارای داده‌هایی است که برای تقویت استقلال ضروری است. این به
سایر بخش‌های سازمان اجازه می‌دهد تا تصمیمات آگاهانه بگیرند و تأثیر بالقوه و
استراتژی کلی خود را درک کنند.

اگر برنامه ریزی به تیم های خودسازمانده سپرده
شود، باید از وجود اطلاعات آگاه باشند. آنها باید هم به داده‌ها و هم به تخصص موضوع مدیریت محصول دسترسی
داشته باشند. مدیران محصول می‌توانند هم به عنوان مشاورِ پاسخ به سؤالات و ارائه
بینش و توصیه و هم به عنوان تسهیل کننده‌ای خدمت کنند که می‌توانند استراتژی‌های
اجرایی قابل اجرا را ترسیم کنند.

در مدیریت محصول، سرعت اغلب یک شمشیر دولبه است. در
حالی که مدیران محصول می‌خواهند به بازخورد مشتری و تحولات بازار واکنش سریع نشان
دهند، ارائه سریع ویژگی‌ها و محصولات اشتباه به بازار هیچ لطفی به شرکت نمی‌کند. مدیران محصول باید اهمیت تحقیق، آزمایش و
اعتبارسنجی مناسب را قبل از شروع توسعه واقعی محصول حفظ و تبلیغ کنند. در
حالی که این ممکن است غیرقابل تصور به نظر برسد،

بگذارید برایتان یک مثال بزنم تیم‌های محصول
تعداد محدودی گلوله دارند. آنها
می‌خواهند قبل از شلیک مطمئن شوند که هدفشان درست است. گره
زدن تصمیمات چابک به نتایج قابل اندازه گیری همیشه شرط خوبی است. مدیریت
محصول همچنین می‌تواند به درک سازمانی کمک کند که اشتباه کردن اشکالی ندارد، تا
زمانی که بتوانید به سرعت آن را بفهمید. در حالی که مدیران عاشق داده‌ها هستند، اما
همیشه از محیط آزمایشی که نقاط عطف قطعی برای تصمیم‌گیری قدرت می‌دهد، استقبال نمی‌کنند.

مدیران محصول با پذیرش اصول چابک قبل از توسعه محصول (مانند تعریف مفهوم و اولویت‌بندی) و پس از انتشار (از فروش و بازاریابی گرفته تا عملیات و خدمات مشتری)، می‌توانند به فراتر بردن شیوه‌های چابک فراتر از قلمرو عقب‌ماندگی‌ها و اسپرینت‌ها کمک کنند.