
چگونه یک تیم موفق داشته باشم؟
حال که با جادوی استخدام آشنا شدید باید بگویم در مسیر تازهای قرار گرفتهاید چراکه خوب استخدام کردن کافی نیست. اگر برای یافتن افرادی با مهارت حرفهای سختی کشیدید این را به شما میگویم که ساختن یک تیم موفق از آن هم سختتر است. البته استخدام افراد مناسب مهمترین بخش در ایجاد یک تیم قوی است و تفویض اختیار برای دادن استقلال بیشتر به افراد یک انگیزه قوی است. پیشنهاد میکنم مقاله تفویض اختیار را مطالعه بفرمایید.
البته مدیریت یک تیم به این سادگی نیست. رهبران باید نقش عملیتری را ایفا کنند تا مطمئن شوند که گروه به خوبی با هم کار میکند و بر اولویتهای درست متمرکز میماند. بدین منظور برای داشتن یک تیم موفق مراحل زیر را دنبال کنید.
ایجاد یک نقشه شفاف
قبل از هر گونه اقدامی به یک هدف واضح و قابل اندازه گیری نیاز دارید. شما به عنوان مدیر ارشد باید مسیر راه را برای تیم خود شفاف کنید. مشکل دقیقا در همین شفاف سازی است. یکبار برای همیشه این چالش راحل کنید. هر چقدر هدف و چگونگی حرکت در مسیر پیشرفت را شفافسازی کنید دستیابی به هدف ساده تر خواهد بود. به تیمهای خود پاسخی به همان سؤالی بدهید که کودکان خردسال اغلب قبل از شروع یک رانندگی طولانی از والدین خود میپرسند: “کجا میرویم و چگونه میخواهیم به آنجا برسیم؟” به عبارت دیگر، هدف چیست و چگونه پیشرفت در این مسیر را میسنجیم؟ و این ممکن است ساده به نظر برسد، اما اغلب یکی از بزرگترین چالشهایی است که تیمها، بخشها و شرکتها با آن مواجه هستند. موفقیت چگونه به نظر میرسد؟

مشکل اغلب زمانی شروع میشود که رهبران شروع به فهرست کردن پنج یا هفت یا 11 اولویت میکنند. همانطور که جیم کالینز، نویسنده پرفروشترین کتابهای مدیریتی «از خوب تا عالی» و «ساخت تا ماندگار» علاقه دارد بگوید: «اگر بیش از سه اولویت دارید، هیچیک ندارید.» تعیین این اولویتها و نحوه اندازهگیری آنها مسلماً مهمترین کار یک رهبر تیم است، زیرا بیشتر کارهایی که همه انجام میدهند از این اهداف سرچشمه میگیرد. این اولویتها باید به اندازه مسیر پرتاب موشک با دقت ردیف شوند، زیرا حتی کوچکترین اشتباه محاسباتی میتواند تیم را در طول زمان از مسیر خارج کند.
” هنگامی که یک برنامه ساده دارید، باید به تیم خود اولویت ها را یادآوری کنید، حتی اگر تکراری باشد. “
مردم اغلب مجبورند چند بار چیزی را بشنوند قبل از اینکه واقعاً آن را به خاطر بسپارند. مارک سندلا ، مدیر اجرایی یک سایت کاریابی TheLadders ، یک قانون خوب را به اشتراک گذاشته است: “شما هفت بار چیزی میگویید و آنها شما را نشنیده اند.” تا زمانی که آنها شروع به جوک کردن در مورد اینکه چند بار آن را تکرار میکنید، آن را درونی نکردهاند.
قوانین جاده
شما به مجموعهای از ارزشها، رفتارها و حفاظهای فرهنگی نیاز دارید تا همه بدانند چگونه با هم کار کنند. پس فرهنگ تیم خود را ایجاد کنید.

همه خانوادهها ارزشهایی دارند، حتی اگر به صراحت در مورد آنها صحبت نشود. رفتارهای خاصی وجود دارد که تشویق و دلسرد میشوند – مانند قوانین جاده – برای اینکه چگونه تلاش کنند، کنار بیایند و وقت خود را بگذرانند. تیمها واقعاً تفاوت چندانی با هم ندارند. گروهی از افراد را گرد هم بیاورید تا روی هر پروژهای کار کنند، و آنها فرهنگ خودشان را توسعه میدهند و بهعنوان یک رهبر، میتوانید رویکرد آزادسازی را در پیش بگیرید و امیدوار باشید که تیم در طول زمان به خوبی به نتیجه برسد. یا میتوانید به دنبال فرصتهایی برای تنظیم دستورالعملهای مشترک برای نحوه همکاری افراد با یکدیگر باشید. باید بگویم هیچ قانون سخت و سریعی برای توسعه ارزشهای فرهنگی یک تیم وجود ندارد. در برخی موارد، موسس یک شرکت آنها را برای کارکنان صادر میکند. در برخی دیگر، مدیران ارشد این تمرین را به کارمندان واگذار میکنند تا آن را به تلاشی از پایین به بالا تبدیل کنند.
” مهمترین چیز این است که تیم یا شرکت به جای انجام مراحل تمرین، بر اساس ارزشهای اعلامشده خود زندگی کنند. “
چند تله دیگر که باید از آنها اجتناب کرد:
- لیستهای خود را خیلی طولانی نکنید. بیشتر مردم نمیتوانند بیش از سه چیز را در روز به خاطر بسپارند و این لیستها نیازی به بررسی رفتارهای بالقوه انسانی، خوب و بد ندارند. فقط روی چیزهایی تمرکز کنید که برای گروه یا سازمان منحصر به فرد هستند و یادآوری خوبی برای همسو نگه داشتن همه و حرکت رو به جلو هستند.
- خاص بهتر از مبهم است. بسیاری از فهرستهای ارزشها کلمات مشابهی مانند برتری و صداقت را به اشتراک میگذارند، اما این مفاهیم گسترده میتوانند مشکلات خودشان را ایجاد کنند.مشکل ارزشهایی مانند احترام و شجاعت این است که همه آنها را متفاوت تفسیر میکنند. آنها بیش از حد مبهم و قابل تفسیر هستند. به جای اینکه افراد را متحد کنند، میتوانند اصطکاک ایجاد کنند. اگر اعضای تیم احساس احترام نکنند، انگیزه نخواهند داشت تا بهترین ایدههای خود و بهترین خود را به کار گیرند.