جادوی استخدام

یادم می‌آید اوایل کارم به عنوان مدیر منابع انسانی در یک شرکت مشغول به کار شدم. شرکت یک مشاور کسب و کار داشت و در اکثر جلسات مصاحبه رو در روی مدیرعامل می‌نشست و من مشتاق یادگیری در گوشه‌ای از اتاق نکات مهم جلسات را یادداشت می‌کردم. شرکت در حال پوست اندازی بود و ما ماهانه بیش از 100 نفر را به مصاحبه دعوت می‌کردیم اوایل برایم کلی یادگیری داشت پاسخ‌های متفاوت افراد به سوالات از پیش نوشته شده افراد را می‌نوشتم. زبان بدنها را به خاطر می‌سپردم. بسته به نظر مشاور افراد یا استخدام می‌شدند یا رد می‌شدند. و من ساعتها بعد از اتمام جلسه در اتاقم می‌نشستم و سوالات و پاسخ‌ها را مرور می‌کردم زبان بدن‌ها را مرور می‌کردم و ماجرا تازه زمانی هیجان انگیز می‌شد که یک نازمزد شغلی استخدام می‌شد. اما رفته رفته حس کردم یک چیزی درست نیست. همه سوالات را حفظ بودم بعضاً همه جواب‌ها را می‌توانستم پیش‌بینی کنم و به نظرم این اصلا خوب نبود. اما تا اجرای آنچه در ذهنم بود سه سال طول کشید در این بین با نامزدهای شغلی بی‌شمار مصاحبه کرده بودم و از طریق آزمون و خطا توانسته بودم به هسته‌ی اصلی یک نامزد و نحوه‌ی کار او با یک تیم پی ببرم. و از یک جایی به بعد بازی را بر هم زدم… اینبار یادگرفتم باید فراتر از رزومه‌های صیقلی، مراجع از پیش غربال‌شده و پاسخ‌های متن‌شده بروم و اعضای خلاق‌تر و مؤثرتری را برای تیم استخدام کنم. وحتی فراتر، از نگاه فردی که در جستجوی شغل آمده کمک می‌کردم به بینش عمیقی از خود و استعدادهایش پی برد. در ادامه سعی کردم برخی از این تجربه‌ها را با شما هم به اشتراک بزارم تا از مشکلات رایج در مصاحبه جلوگیری کنید.

از مصاحبه شغلی استاندارد خودداری کنید...

بیاید یک فرایند مصاحبه و استخدام معمولی را باهم مرور کنیم.

یک جلسه در اتاق کنفرانس، یک رزومه بکر و سوالات استاندارد: پنج سال دیگر کجا می‌خواهید باشید؟ بزرگترین شکست خود را چه می‌دانید؟ نقاط قوت و ضعف شما چیست؟ صحبت‌های کوچکی را به آن اضافه می‌کنید، شاید با نامزد شغلی وجه اشتراکی داشته باشید، مانند یک دانشگاه یا یک آشنا از یک شغل قبلی. نامزد خوب به نظر می‌رسد بنابراین پیشنهادی داده می‌شود و دست در دست هم می‌روید تا همه چیز درست شود!!!!

بعد از یک ماه، استخدام جدید یک ضرب الاجل مهم را از دست می‌دهد یا شروع به شکایت از کار می‌کند. این احساس غرق شدن را نشان دهید: شما شروع به تعجب می‌کنید که آیا استخدام این شخص اشتباه بوده است؟!

یک مصاحبه شغلی معمولی چیزی فراتر از یک تماس اجتماعی یا رقص قابل پیش بینی نیست.

شما می توانید تا اخر عمر کسب و کارتون همین فرایند را ادامه بدید و با آزمون و خطا سعی کنید فرد مناسب با جایگاه شغلی در سازمانتان را پیدا کنید. از شما دعوت می‌کنم که در این مسیر میزان هزینه‌ی این خطا را نیز حساب کنید.

البته راه بهتری هم هست در اینجا سه ​​اصل وجود دارد که می‌تواند به شما در استخدام فرد مناسب کمک کند:

  1. خلاق بودن: هر نامزدی برای سوالات معمول مصاحبه آماده خواهد شد. راه‌های جدیدی برای درک واقعی طرز فکر یک فرد پیدا کنید.
  2. چالش برانگیز باشید. نامزد را در موقعیت‌هایی قرار دهید که احتمال بیشتری وجود دارد که خود واقعی خود را نشان دهند.
  3. به کارمندان خود اجازه دهید کمک کنند. شما تنها فردی نیستید که قرار است با این نامزد شغلی کار کنید. احتمالا در حال حاضر تیمی از کارمندان مورد اعتماد شما وجود دارد که باید هر روز با او تعامل داشته باشند. نظر آنها باید مهم باشد.

از میز خود دور شوید

لطفا به این سوال فکر کنید آیا تجربه‌ای مشابه این داشته‌اید که یک نیرو را استخدام کرده‌اید و فرد بعد از پیمودن مراحل کارگزینی درست بعد از یک تا سه روز از ادامه همکاری با شرکت انصراف دهد و وقتی ازش سوال کردید بگوید شرایط و محیط کار آنطور که فکر میکردم نبود یا دلایلی از این دست.

اگر نامزد شغلی خود را از پشت میز بیرون بیاورید و رفتار آنها را تماشا کنید، درک بهتری از او خواهید داشت.

در واقع اگر آنها را از دفتر یا اتاق کنفرانس بیرون بیاورید تا ببینید چگونه با دیگران تعامل دارند، شخصیت آنها را بهتر درک خواهید کرد. و البته که در طی مسیر مصاحبه غیر مستقیم میتوانید دو ویژگی کلیدی او را بررسی کنید.

  •  آیا شخص واقعاً به کار سازمان شما علاقه مند است؟
  • آیا آنها با دیگر نیروها بدون توجه به عنوان آنها به عنوان یکسان رفتار می‌کنند؟

تا حالا برای نامزدهای شغلی تور و بازدید از بخش های مختلف شرکت برگزار کرده اید، آن هم قبل از استخدامشان؟ به شما پیشنهاد میکنم حتما یکبار تجربه‌اش کنید.

آهان! این را هم اضافه کنم که این تور بازدید از شرکت باید با این اهداف همراه باشد:

  • آیا آنها (نامزدهای شغلی) در مورد اینکه همه چه کار می‌کنند و فرایند کار چگونه است سوال می‌پرسند؟
  • آیا آنها کنجکاو هستند؟
  • آیا با هر کسی که ملاقات می‌کنند با احترام رفتار می‌کنند و به کاری که انجام می‌دهند علاقه نشان می‌دهند؟

در پایان این بازدید پیشنهاد می‌کنم حتما نظرش را بپرسید. ازش سوال کنید یک بهبودی که به نظرش می‌رسد را عنوان کند.

(لطفا دنبال تایید و تعریف و تمجید نباشید. در اینصورت اگر حتی منجر به استخدام فرد هم نشود یک فردی از بیرون یک بازخورد در مورد کسب و کار بهتون داده است.)

یک وعده غذایی را به اشتراک بگذارید. یک نامزد را برای ناهار یا شام بیرون ببرید. رفتن به یک رستوران انواع سرنخ‌ها را در مورد کسی فاش می کند. برای بسیاری از رهبران، این مهمترین بخش فرآیند مصاحبه است.

یادم می آید وقتی فردی که می خواستم به عنوان مدیر فروش استخدام کنم او را به یک کافی شاپ دعوت کردم آن هم برای مصاحبه اول. هنگامی که موهیتوی خود را می‌نوشید و از محیط کافی شاپ و فضای امنی که ایجاد کرده بودم به هیجان آمد و مکالمه به سمتی رفت که قطعا این مباحث در یک فضای رسمی مصاحبه کلاسیک مطرح نمی‌شد.

نکته کلیدی این پیشنهاد هم اینست که توجه کنید:

  • آیا با همه کسانی که به او خدمت می‌کنند مودب هست؟
  • آیا به چشم مردم نگاه می‌کند (نشان احترام)؟
  • آیا به دلیل مشکلات تحریک شده یا متزلزل شده است؟
  • آیا می‌تواند با پرسش‌های هوشمندانه به گفتگو ادامه دهد؟
  • آیا از رستوران عبور می‌کند یا اول اجازه می‌دهد دیگران بروند؟

شخصیت کاندیدا هنگام صرف غذا آشکار می‌شود و به تست‌های کلیدی پاسخ می‌دهد: «آیا می خواهید با ما ارتباط برقرار کنید؟ آیا قرار است بخشی از تیم شوید یا یکی از این بازیکنان استقلالی هستید که می‌خواهد تمام اعتبار را به خود اختصاص دهد؟ با دستیارها خوب هستی؟«

سؤالات غیرمعمول داوطلبان را وادار می‌کند تا نظرات خود را باز کنند و بینش‌هایی را در مورد آنچه باعث می‌شود آنها را انتخاب کنند، ارائه دهند.

کاندیداهای باهوش برای تمام سوالات معمول مصاحبه آماده خواهند شد و سعی خواهند کرد راه‌های هوشمندانه‌ای برای تبدیل هر منفی به مثبت پیدا کنند، زیرا نگران این هستند که هرگونه اعتراف به ضعف یا آسیب پذیری به عنوان یک امتیاز در برابر آنها به حساب آید. این استراتژی معمولاً با مدیران ارشد نتیجه معکوس می‌دهد، زیرا باعث می‌شود یک نامزد کمتر صادق و قابل اعتماد به نظر برسد.

برای فراتر رفتن از پاسخ های تمرین شده، بسیاری از مدیران سوالات مصاحبه خود را برای درک بهتر اینکه یک نامزد واقعاً چگونه است، ایجاد کرده است.

فکر می‌کنم اگر کسی خودآگاه باشد، همیشه می‌تواند به رشد خود ادامه دهد. اگر آنها خودآگاه نباشند، من فکر می‌کنم که تکامل یا تطبیق فراتر از آنچه که هستند برایشان سخت‌تر است.

به عنوان سخن آخر

تصور نکنید بعد از استخدام فرد مورد نظر کار  استخدام به پایان رسیده است بلکه بعد از یک ماه آزمایشی باید مجدد این مراحل را طی کنید.